وکالتنامه
وکالتنامه
وکالتنامه و آثار حقوقی وکالتنامه
وکالتنامه و مسائل مرتبط با آن یکی از موضوعات حائز اهمیت در حوزه حقوق است ، این موضوع را میتوان به چندین بخش تقسیم کرد، از جمله تعریف وکالتنامه، آثار حقوقی آن، تفاوت بین وکالت بلاعزل و وکالتنامه مقید به تاریخ و موارد مرتبط.
نکته : طبق بخشنامه 1525/92/7 مورخ 13/08/1392 قبول سمت هیئت مدیره با وکالت نامه امکان پذیر نیست
ابتدا به این نکته بپردازیم که وکالتنامه چیه ؟
وکالتنامه یک سند حقوقی است که به وکیل (وکیل معین) اجازه میدهد تا به نمایندگی از شخص دیگری (معمولاً موکل یا متقاضی) در انجام امور حقوقی فعالیت کند یا به زبان ساده تر نماینده شخص دیگری باشد ، این سند شامل جزئیاتی مانند نام و نشان موکل، اختیارات وکالتی که به وکیل داده میشود، زمان اعتبار وکالتنامه و سایر شرایط مربوطه است
وکالتنامه عموماً برای انجام کارهای حقوقی خاصی صادر میشود، مانند نمایندگی در دعاوی قضایی، تنظیم معاملات حقوقی، نقل و انتقال و انجام مذاکرات و غیره ، این سند به صورت کتبی و بر حسب توافقات میان وکیل و موکل تهیه میشود و از طریق امضاء و تایید موکل اعتبار مییابد شایان ذکر است وکالتنامه تنظیمی در دفتر اسناد رسمی فقط نیاز به امضاء موکل دارد و نیازی به امضاء وکیل نیست ، در رابطه با وکالتنامه تنظیمی در دفاتر حقوقی و نزد وکیل رسمی دادگستری امضاء طرفین الزامی است این وکالتنامه عموما در چهار نسخه بوده و موکل باید نسخه مربوط به خود را از وکیل دریافت کند و در حفظ و نگهداری وکالتنامه دقت نماید .
استفاده از وکالتنامه به وکیل اجازه میدهد تا به نمایندگی از موکل در مقابل دیگران و در مواقعی که لزوم به پروندههای قانونی و حقوقی پیچیده وجود دارد ، فعالیت کند
وکالت به اشخاص عادی و وکالت به وکیل دادگستری
وکالت به اشخاص عادی : وکالت به اشخاص عادی به معنای اجازه دادن به یک فرد غیر وکیل برای نمایندگی در امور حقوقی و قانونی شماست به عنوان مثال : اگر شما به یکی از دوستان یا آشنایان خود اجازه دهید تا به نمایندگی شما در یک معامله یا در یک دعوی حقوقی اقدام کند، آن فرد برای انجام این کارها برای شما نیاز به یک وکالتنامه از شما دارد ، توجه داشته باشید اشخاص عادی میتوانند با وکالتنامه برای شما در دادگاه ها و محاکم طرح دعوی کنند اما اجازه حظور در دادگاه و دفاع از شما فقط و فقط توسط خود شخص یا وکیل رسمی دادگستری مقدور است لذا عدم توجه به این نکته با عث سوء استفاده از اشخاص میشود .
وکالت به وکیل دادگستری : وکیل دادگستری فردی است که مجوز قانونی برای دفاع از شما در دادگاه و در موارد حقوقی دیگر دارد. وکیل دادگستری تحت تحصیلات و آموزشهای ویژهای قرار میگیرد تا بتواند به بهترین شکل ممکن از حقوق موکل خود دفاع کند یا به موکل در حل و فصل مسائل حقوقی کمک کند. وکالت به وکیل دادگستری به معنای اعطای اجازه به یک وکیل دادگستری برای نمایندگی در پروندههای حقوقی و کیفری شما ست ، این نوع وکالتنامه ممکن است برای مسائلی مانند دعاوی قضایی، مذاکرات معاملاتی، تنظیم و تصویب مدارک حقوقی و غیره صادر شود
در هر دو مورد، وکالتنامه به عنوان یک سند رسمی صادر میشود و شرایط و اختیارات دقیقی را برای وکیل یا نماینده مورد نظر شما مشخص میکند
در خصوص وکالتنامه اشخاص در امور ثبتی به اشخاص ثالث اعم از و کیل دادگستری یا اشخاص عادی این نکات حائز اهمیت است
با توجه به بخشنامه جدید اداره ثبت شرکتها هیچ فردی به غیر از خود شخص نمیتواند قبول سمت به عنوان مدیر عامل یا اعضاء هیئت مدیره را در صورتجلسات امضاء کند ، امضاء صورتجلسات و همچنین پلمپ دفاتر و نقل و انتقال سهام را ولو به استناد وکالت نامه غیر قابل پذیرش و پیگرد قانونی دارد
تفاوت وکالت بلاعزل و وکالت نامه مقید به تاریخ
وکالت بلاعزل : در وکالت بلاعزل، وکیل اختیاراتی خود را که از موکل دریافت میکند برای مدت زمانی نا معین به عبارتی مادام العمر است ، حق نمایندگی معین شده در امور حقوقی و قانونی موکل را دارا میباشد. این نوع وکالتنامه بیانگر یک رابطه طولانیمدت و مستمر بین وکیل و موکل است. وکیل در این صورت میتواند در امور معین شده در وکالتنامه به شکل حقوقی و قانونی به نمایندگی از موکل اقدام کند
در و کالتنامه بلاعزل عبارت ( موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را از خود سیب و ساقط نمود ) ذکر میشود
در خصوص عبارت فوق الذکر این نکته مهم و قابل تامل است که عقد لازم وکالتنامه حاضر و عقد خارج اعم از مبایعه نامه ، اجاره نامه ، قرارداد یا توافق نامه بین طرفین میباشد که در صورت نداشتن عقد خارج یا توافق نامه موکل میتواند با مراجعه به دادگاه وکالتنامه بلاعذل را ابطال کند
وکالتنامه مقید به تاریخ : این نوع وکالتنامه معمولاً برای یک معامله یا پرونده خاص در یک زمان خاص صادر میشود ، به عبارت دیگر، وکیل فقط مجاز به انجام کارهای معینی است که در وکالتنامه مشخص شدهاند و معمولاً محدود به یک زمان معین میشود ، بعد از اتمام آن زمان، این وکالتنامه معلق میشود و وکیل دیگر اختیاراتی ندارد ، این نوع وکالتنامه به طور معمول در مواردی مانند یک معامله خاص، یک دعوی حقوقی خاص و یا یک مسئله قانونی خاص صادر میشود
بنابراین، اصلیترین تفاوت بین این دو نوع وکالتنامه در طول مدت و اختیارات وکیل
آثار حقوقی سوء استفاده از وکالت در زمان وکالت ودر زمان اتمام وکالت
سوء استفاده از وکالت در زمان وکالت
در صورتی که وکیل از وکالت خود برای منافع شخصی یا برای انجام اقدامات غیرقانونی استفاده کند ، میتواند با تعقیبات حقوقی روبرو شود این موارد میتواند منجر به از دست دادن مجوز وکالت، تعلیق وکالت، یا حتی پیگرد های حقوقی برای وکل رسمی دادگستری و اشخاص عادی شود
سوء استفاده از وکالت در زمان اتمام وکالت
پس از اتمام وکالت، وکیل دیگر نباید از اطلاعات و معلوماتی که در طول وکالت در اختیار داشته است برای منافع شخصی خود یا شخص دیگری استفاده کند یا آن را منتشر کند
اگر وکیل بعد از پایان وکالت به نحوی عملی مرتبط با مورد وکالت انجام دهد یا اطلاعات یا اسرار موکل را فاش کند ، موکل میتواند وکیل را مورد پیگیری قانونی قرارداده و خسارات وارده را مطالبه نماید
مواد قانونی ذکر شده در قانون مدنی درخصوص وکالتنامه
در قانون مدنی به موارد مرتبط با وکالت و آثار حقوقی سوء استفاده از وکالت در دو زمان، یعنی زمان انعقاد وکالت و زمان پایان وکالت توجه شده است ، در اینجا به مواد قانونی مرتبط اشاره میکنیم
فصل سیزدهم – در وکالت
مبحث اول – در کلیات
ماده ۶۵۶– وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید
ماده ۶۵۷– تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است
ماده ۶۵۸– وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود
ماده ۶۵۹– وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت
ماده ۶۶۰– وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی
ماده ۶۶۱– در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود
ماده ۶۶۲– وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد
ماده ۶۶۳– وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد
ماده ۶۶۴– وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهد بود
ماده ۶۶۵– وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند
مبحث دوم – در تعهدات وکیل
ماده ۶۶۶– هرگاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود
ماده ۶۶۷– وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند
ماده ۶۶۸– وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند
ماده ۶۶۹– هرگاه برای انجام امر دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر اینکه هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد در این صورت هرکدام میتواند به تنهایی آن امر را بجا آورد
ماده ۶۷۰– در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود
ماده ۶۷۱– وکالت در هر امر مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر اینکه تصریح به عدم وکالت باشد
ماده ۶۷۲– وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر اینکه صریحاً یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد
ماده ۶۷۳– اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود
مبحث سوم – در تعهدات موکل
ماده ۶۷۴– موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد. در مورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام داده شده است موکل هیچگونه تعهد نخواهد داشت مگر اینکه اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند
ماده ۶۷۵– موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده است و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه در عقد وکالت طور دیگر مقرر شده باشد
ماده ۶۷۶– حقالوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حقالوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرتالمثل است
ماده ۶۷۷– اگر در وکالت مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد
مبحث چهارم – در طرق مختلفه انقضاء وکالت
ماده ۶۷۸– وکالت به طریق ذیل مرتفع میشود
1- به عزل موکل 2- به استعفای وکیل 3- به موت یا به جنون وکیل یا موکل
ماده ۶۷۹– موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل و یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد
ماده ۶۸۰– تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است
ماده ۶۸۱– بعد از اینکه وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند
ماده ۶۸۲– محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد
ماده ۶۸۳– هرگاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد بجا آورد، مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود
در نهایت، باید توجه داشت که اطلاعات محرمانه و اخلاقیات حرفهای برای وکلاء بسیار مهم است و هرگونه سوءاستفاده از وکالت در هر زمانی میتواند عواقب جدی حقوقی داشته باشد و باعث خسارات قابل توجهی برای همه طرفهای معامله کننده شود